سال ۱۳۹۲
قطعنامه پایانی كنوانسیون سراسری ایرانیان برای دموكراسی در اروپا ایالات متحده آمریكا,كانادا و استرالیا 19 بهمن 1392
درآستانه سی و پنجمین سالگرد قیام ضد سلطنتی، اولین كنوانسیون سراسری ایرانیان در خارج از كشور در 19 بهمن 1392 در پاریس، با حضور نمایندگان بیش از 300 انجمن و تشكل از سراسر جهان كه طیف وسیعی از روشنفكران، فعالان سیاسی و حقوق بشری، فعالان حقوق زنان، دانشمندان، كارشناسان، و صاحبان مشاغل و حرفه های مختلف، دانشجویان و همچنین اقلیت های قومی و مذهبی را در بر میگیرد برگزار شد.
كنوانسیون در سی ودومین سالگرد حماسه 19 بهمن 1360 كار خود را با احترام و درود به اشرف شهیدان و سردار آزادی موسی خیابانی با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی آغاز كرد.
كنوانسیون با در نظر گرفتن كارنامه ننگین 35 سال حاكمیت رژیم ولایت فقیه از جمله
- اعدام 120 هزار زندانی سیاسی و شكنجه صد ها هزار زندانی دیگر،
- سركوب زنان و محروم كردن آنها از حقوق بنیادین شان
- تبعیض و سركوب مستمر اقلیت های قومی و مذهبی و اعمال قوانین ضد انسانی تحت پوش مذهب
- افزایش سركوب از جمله اعدام های جمعی و خودسرانه در دوران آخوند روحانی شامل بیش از 500 اعدام طی شش ماه
- فرار مغزهای كشور بدلیل سیاست های سركوبگرانه و نابود كردن بخش عمده ای از طبقه متوسط ایران
- نابودی اقتصاد كشور و سرمایه های عظیم آن و از جمله به تاراج دادن منابع كشور برای كسب سلاح هسته ای
- فساد فراگیر رژیم و چپاولهای میلیاردی، از جمله فضیحت 87میلیارد یورویی و انتقال غیر قانونی ارز به تركیه ؛
- بحران درونی رژیم و پیامدهای روی كار آمدن آخوند روحانی و تشدید مخاصمات درونی رژیم
- عقب نشینی ناگزیر و از سر استیصال رژیم از پروژه تولید سلاح اتمی و بارز شدن آثار زهر در درون رژیم
- تشدید مداخله جنگ افروزانه و تروریستی رژیم در سوریه و عراق و استمرار صدور تروریسم و تامین مالی گروه های تروریستی برخلاف منافع مردم ایران و صلح و امنیت منطقه ای و جهانی
- قتل عام و اعدام جمعی مجاهدان در اشرف در 10 شهریور و حملات موشكی به لیبرتی با كمك و از طریق حكومت دست نشانده اش در عراق
- توطئه های گسترده سیاسی و هیستری اطلاعات آخوندی علیه مقاومت ایران و رهبری آن كه به موازات بحرانهای لاعلاج رژیم در ماههای اخیر ابعاد بی سابقه ای بخود گرفته است
كنوانسیون اعلام می كند:
- مردم ایران خواهان سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار یك نظام جمهوری، دمكراتیك و مبتنی بر جدایی دین از دولت هستند كه همه آزادیهای فردی و سیاسی در آن مورد احترام باشد. از نظر مردم ایران، تنها راه برای استقرار دمكراسی، آزادی و رشد اقتصادی، سرنگونی رژیم آخوندی با همه جناح های درونی آن است.
- رژیم آخوندی برخلاف تبلیغات رسمی و دعاوی لابی های آن كه تلاش می كنند آنرا قدرتمند معرفی كنند، به غایت آسیب پذیر و تغییر آن در دسترس است. ما به همه دولت هایی كه تحت عنوان سیاست واقعی از این رژیم حمایت و تلاش می كنند به آن مشروعیت بدهند، دوران پایانی شاه را یادآوری می كنیم كه آنرا «جزیره ثبات» می نامیدند و تاكید میكنیم جامعه ایران در یك وضعیت انفجاری و رژیم آخوندی در موقعیت سرنگونی قرار دارد.
- روحانی رییس جمهور جدید رژیم بخشی از رژیم ولایت فقیه است كه در همه جنایات آن از روز اول دست داشته است. رسالت او حفظ نظام و ممانعت از سرنگونی آن بدست مردم است. او روز 3 فوریه در دیدار با شكنجه گران وزارت اطلاعات گفت در ایران ”تنها یک پرچم و یک پرچمدار وجود دارد” و آن خامنه ای است و ”همه باید تحت لوای همان پرچم حرکت کنند و اینکه پرچم دیگری در کشور باشد نه عقلی است و نه شرعی”.
همكاری دولتهای خارجی با این رژیم به بهانه تقویت مدره های موهوم و نادیده گرفت خواست مردم برای تغییر رژیم، كمك رسانی به سركوب و علیه مصالح مردم ایران است و بر روابط آینده ایران با این كشورها تاثیر خواهد داشت.
- آخوندها در محاصره بحرانهای داخلی و اقتصادی و تحریمهای بین المللی و در وحشت از قیام عمومی توافقنامه ژنو را پذیرفت و یك قدم از پروژه های اتمی عقب نشست. ما ضمن هشدار به هرگونه امتیاز دادن به رژیم در مراحل بعدی تاكید میكنیم تنها با یك سیاست قاطع شامل تشدید تحریمها، اجرای قطعنامه های شورای امنیت، اعمال پروتكل الحاقی و بازرسی های سرزده و تعطیلی تمامی سایتهای هسته ای، می توان تروریستهای حاكم بر ایران را از دسترسی به بمب اتمی باز داشت.
- ما حمایت فعال رژیم ایران از دیكتاتوری خون ریز سوریه و كشتار مردم این كشور و دخالت های آن در عراق و لبنان ویمن و دیگر كشور های منطقه و ایجاد گروه های تروریستی و حمایت از آنها را قویا محكوم می كنیم. رژیم برای بقای رژیمش بیش از هر زمان به صدور بنیادگرایی و تروریسم در منطقه نیاز دارد.
- ما سكوت جامعه جهانی بخصوص آمریكا، اروپا و ملل متحد در مقابل نقض وحشیانه و سیستماتیك حقوق بشر در ایران را محكوم نموده و تاكید می كنیم مساله مردم ایران و منطقه با این رژیم تنها در مساله اتمی خلاصه نمی شود و چشم بستن بر نقض حقوق بشر و صدرور تروریسم، استقبال از فاجعه و غیر قابل قبول است. این رژیم نه تنها علیه مردم ایران بلكه تهدیدی برای صلح و امنیت در منطقه و جهان است. لذا جامعه جهانی به جای كمك به این رژیم باید در كنار مردم ایران و خواست مشروع آنها برای سرنگونی رژیم بایستد.
- ما حمایت از شورای ملی مقاومت ایران بعنوان تنها آلترناتیو دمكراتیك رژیم آخوندی و حمایت از برنامه ده ماده ای خانم رجوی، رئیس جمهور برگزیده شورا، را لازمه سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار یك نظام دمكراتیك در ایران میدانیم. شورا به مثابه دیرپاترین ائتلاف تاریخ ایران كه در برگیرنده تمایلات مختلف سیاسی و قومی و مذهبی و سازمان مجاهدین خلق ایران با ریشه های عمیق و پایگاه گسترده آن در جامعه ایران و بعنوان آنتی تز بنیادگرایی اسلامی، قادر به انتقال آرام قدرت به مردم در فردای سرنگونی رژیم آخوندی است.
- با ادای احترام به شهدای حماسه 10 شهریور مجاهدین در اشرف، ما اعلام می كنیم كه مجاهدان لیبرتی سرمایه عظیم مردم ایران در مبارزه با فاشیسم مذهبی و برای دست یابی به دمكراسی و حاكمیت مردم هستند. بهمین دلیل رژیم آخوندی با تمام توان تلاش می كند آنها را نابود كند و همزمان با شیطان سازی توسط عوامل خود، زمینه های كشتار آنها را فراهم نماید. از همین رو دفاع از آنها یك وظیفه ملی برای همه ایرانیان آزاده است. ما نقض تعهدات ملل متحد و دولت آمریكا در قبال حفاظت ساكنان را محكوم می كنیم. ما از ملل متحد، آمریكا و كشورهای اروپایی خواهان آزادیِ گروگانهای اشرفی، انتقال موقت ساكنان لیبرتی به آمریكا و اروپا به عنوان پناهندگان سیاسی، تأمینِ الزامهای مبرمِ امنیتی در برابرِ حملاتِ موشكی، استقرارِ پست مراقبت شبانه‌روزی ناظران مللمتحد و یك تیم كلاه آبی در داخل لیبرتی، ارجاع تحقیقات در باره قتل عام اشرف، به دادگاه جنایی بین المللی توسط شورای امنیت ملل متحد و فروش اموال اشرف توسط نمایندة قانونی ساكنان هستیم.
- رژیم آخوندی كه با شكنجه و اعدام در داخل ایران و با براه انداختن حمام خون در اشرف و لیبرتی نتوانسته بر مقاومت عادلانه و مشروع ایران و به تبع آن بر بحران سرنگونی غلبه كند، از اوایل 1392، با بكار گرفتن مزدوران شناخته شده و ناشناخته اش، به قیمت سوزاندن آنها و با به خدمت گرفتن تفاله ها و واخوردگان سیاسی و با هزینه های كلان و همكاری پاره ای از سرویسهای خارجی، بنحو هیستریكی به توطئه گری و لجن پراكنی علیه مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران و بطور خاص آقای مسعود رجوی رهبر مقاومت پرداخت. این كارزار شیطانی كه برای قتل عام و اعدام جمعی مجاهدان در اشرف نیز زمینه سازی می كرد از یك سو بخوبی نشان داد كه مشكل اصلی رژیم و درد بی درمان آن كه سایر مشكلات در حول ارتباط با آن خصلت سرنگون كننده پیدا می كند، مقاومت ایران و رهبری آن است. از سوی دیگر درونمایه ارتجاعی و متعفن كسانی كه در لباس اپوزیسیون، مدعی فقدان دمكراسی در درون مجاهدین و شورای ملی مقاومت میشدند را بر ملا كرد و نشان داد كه در هرزه دریایی و یاوه گویی علیه مقاومت ایران، دست پاسدار شریعتمداری و لات و لومپنها و شعبان بی مخهای خامنه ای را از پشت می بندند. این كارزار شیطانی در جامعه ایرانیان خارج از كشور با نفرت و انزجار عمومی مواجه شد و به تعمیق مرزبندی با رژیم آخوندی و دنبالچه هایش منجر شد. این گونه محافل و افراد كه شمار آنها در هر كشور از انگشتان دست تجاوز نمی كند تماما مطرود و منفور جامعه ایرانیان هستند و بعنوان نمایندگان و شعب اطلاعات آخوندی به آنها نگاه میشود.
- مقابله با توطئه اطلاعات آخوندی كه تشكل ها و انجمن های شركت كننده در این كنوانسیون در یكسال گذشته فعالانه در آن شركت داشتند جزء ضروری مبارزه برای سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار دمكراسی و حاكمیت مردمی در ایران است و شركت در آن یك فرصت تاریخی برای همه ما بود. ما اعلام می كنیم كه مقابله با عوامل و خدمتگذاران فاشیسم دینی حاكم بر ایران كه مقاومت ایران و رهبری آن را هدف قرار داده اند، یك وظیفه ملی و میهنی برای هر ایرانی آزادیخواه فارغ از تمایلات سیاسی و عقیدتی او است.
تشكلهای ایرانی در خارج كشور كه نمایندگان آنها در كنوانسیون حضور داشتند، در برگیرنده هزاران متخصص، دانشمند، پزشك، استاد، اندیشمند و مدیران برجسته هستند كه بهترین سرمایه برای ساختن ایران فردا می باشند. ما دوش به دوش متخصصان شریف در داخل ایران كه خود را به لوث این رژیم قرون وسطایی آلوده نكرده اند، توانایی بازسازی میهنمان را كه در 35 سال حاكمیت آخوندها به نابودی كشیده شده است را داریم و آن را وظیفه ملی خود میدانیم.
كنوانسیون جوامع ایرانیان برای دموكراسی
پاریس 19 بهمن 1392